به طورحتم شخصیت شناسی متهم طبق قانون انجام میشود اما شاید به جای انتقال متهم، از کارشناسان بخواهیم به پارس آباد بیایند و همزمان دیگر اقدامات قضایی توسط بازپرس و پلیس صورت گیرد.
در اینکه مردمان پارس آباد انسانهایی معتقد، مؤمن و با ایمان هستند هیچ شکی نیست و مصلی یک شهر که فضایی معنوی دارد میتواند تأثیر بسزایی در بازگرداندن آرامش به مؤمنان داشته باشد. از اینرو در شرایط بحرانی آن روز تنها راه حلی که به نظر کارشناسانه و متناسب با فرهنگ، سنت و دین مردم پارس آباد میرسید، تغییر محل تجمع مردم خشمگین و ناراحت از برابر خانه و محل کار متهم به یک مصلی بود.
بله نتیجهاش این بود که مردم به مصلی آمدند و با شنیدن حرفهای ما که تأکید بر برخورد قاطع قانونی با متهم به قتل بود آرامش پیدا کردند و شهر هم آرام شد. شاید اگر با چنین روش دوستانهای با جمعیت خشمگین برخورد نمیشد اتفاقهای ناخوشایندی رخ میداد.
بهتر است شایعهای درست نشود و مردم و برخی از رسانههای مکتوب و مجازی یک کلاغ، چهل کلاغ نکنند. چرا که به روح و روان جامعه خدشه وارد کرده و فضا را آشفته میکنند. اما اینکه در روند تحقیقات بازپرس و پلیس خللی به وجود بیاورد خیر امکان ندارد چرا که مقام قضایی با پرونده ومستنداتش پیش میرود. اعتنایی هم به شایعهها ندارد.
امکان ندارد حتی اگر فشاری از سوی افکار عمومی باشد قاضی حتماً گام به گام و با اسناد و مدارک پیش میرود و غیر از این باشد مسیر به کج راهه میرسد.
جامعه پارس آباد یک جامعه متدین با مردمانی زحمتکش که اینجا را به قطب کشاورزی تبدیل کردهاند، هستند این مردمان شریف عقایدی مستحکم و مذهبی دارند در مناسبتهای خاص مانند 22 بهمن، 29 بهمن که روز قیام تبریز است و روز قدس حماسه ساز هستند و در انتخابات نیز مشارکتی بالای 82 درصدی داشتند و این خود یک رکورد به حساب میآید پس پارس آباد جامعهای آگاه دارد و در خصوص این حادثه خاص باید گفت که در چنین شهری مستثناست و اگر نیم نگاهی به جرایم مشابهی در کل کشور داشته باشیم، میبینیم فجیعتر و تلختر از این حادثه در تهران و شهرهای دیگر، بارها و بارها رخ داده است.
باید به کانون درد توجه داشت اما خیلیها به جای یافتن کانون درد به ظاهر درد توجه میکنند. از جمله رسانهها. خود شما ببینید از تهران به اینجا آمدهاید تا جزئیات حادثه را بگیرید بنویسید قاتل چطور قتل را انجام داده، در این جنایت اذیت و آزاری شده یا…. در حالی که شما باید نزد متخصص و کارشناس این امور میرفتید در همان تهران بسیار هستند جامعهشناسان و روانشناسانی که باید از علم و دانش خود در چارهجویی و ارائه راه حلها اقدام کنند و رسانهها نیز میتوانند علمیتر و اجتماعیتر تجزیه و تحلیل کنند.
بستگی دارد. مثبت و منفیهای آن مطلق نیستند مثلاً در حادثه پلاسکو انتشار اخبار مثبت بود مگر اینکه خبرنگاران با ترددهای بیموقع در صحنه حادثه باعث تأخیر در عملیات امدادرسانی میشدند. در مورد پرونده آتنا نیز شاید برخی نوشتارها به نفع جامعه نباشد گاهی اشتباهات این چنینی در اطلاعرسانی به یک آفت تبدیل میشود.
ببینید آتنا مانند دختر خودم بود پس مشخص است که کلی غصه خوردم و حتی درخلوت خود اشک ریختم. اما باید بگویم که آتنا و خیلی از حادثه دیدگان و برخی از متهمان قربانی کم کاریهای خیلی دستگاهها، مسئولان و کارشناسهای مربوطه شده و میشوند.
خیلی خلاصه بگویم علم در کشور ما جامد شده است در حالی که باید مایع و روان باشد تا به پویایی برسد. دانشمندان ما بجز تعداد معدودی دیگر به دنبال بیشتر آموزی و تأثیرگذاری در جامعه نیستند و همین باعث کوتاهیها شده و آثارش در چنین پروندههایی رونمایی میشود در حالی که با برنامهریزی صحیح میتوان به جایی رسید که شاهد کاهش آمار چنین حوادثی در کل کشور باشیم.
امکان ندارد که یک اصل در روند رسیدگی به پرونده حذف شود. سرعت دادن به تحقیقات معنای حذف ندارد بلکه استفاده از ابزار سرعت دهی است.
به طورحتم شخصیت شناسی متهم طبق قانون انجام میشود اما شاید به جای انتقال متهم، از کارشناسان بخواهیم به پارس آباد بیایند و همزمان دیگر اقدامات قضایی توسط بازپرس و پلیس صورت گیرد. در حالی که در پروندههای دیگر این رویه فرق دارد یا اگر پرونده با پست به دیوانعالی ارسال میشود یا متهم در دادگاه کیفری استان اردبیل مستقر در اردبیل محاکمه میشود شاید با ابلاغ رئیس قوه قضائیه در پارس آباد صورت گیرد و پرونده را به طریق دیگری به دیوان بفرستیم که سرعت بیشتری داشته باشد.
همانطورکه گفتم تحقیقات در مرحله بازپرسی محرمانه است.مرجع: روزنامه ایران
ثبت دیدگاه