داماد جوان که از اهالی ملارد استان البرز بود، به دلیل اختلاف با پدرزنش خود را در یک باغ به دار آویخت.
در حالی که به نظر میرسید پسر جوان بهدلیل ناتوانی در پرداخت شیربهای درخواستی پدر نامزدش، خود را دار زده باشد، قضات دیوان عالی کشور به نگهبان باغ محل حادثه مشکوک شدند و دستور رسیدگی دوباره به پرونده را صادر کردند.
22خرداد 92 حلق آویز شدن پسری جوان به نام حمید به کلانتری 11 ملارد کرج اطلاع داده شد.
شوهر خاله حمید، جسد را پیدا کرده و از درخت پایین کشیده بود. او به ماموران گفت: «از سر کار برگشته بودم که تلفن همراه همسرم زنگ خورد. شماره ناشناس بود برای همین من صحبت کردم. پشت خط، نورالله، نگهبان یکی از باغهای ملارد بود. او گفت حمید به باغ آمده اما حالش بد شده و غش کرده است. سریع خودم را رساندم اما اثری از نورالله نبود. ناگهان جسد حلق آویز شده حمید را بالای یک درخت دیدم.»
خاله حمید نیز به ماموران گفت: «حمید با کسی خصومت نداشت و میخواست ازدواج کند. نامزدش را خیلی دوست داشت اما پدر دختر گفته بود باید 12 میلیون تومان بابت شیربها پرداخت کند. حمید فقط چهار میلیون تومان داشت برای همین وقتی از تامین مبلغ درخواستی ناامید شد، گفت میخواهد خودکشی کند.»
مرگ حمید به خودکشی شبیه بود اما فرار نگهبان باغ باعث شد ماموران به او مظنون شوند. کیفرخواست پرونده با همین یک متهم صادر شد و چندی بعد برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت.
در جلسه دادگاه، نورالله بهدلیل فرار به افغانستان حضور نداشت. قضات نیز پس از بررسی اظهارات اولیایدم، مرگ حمید را خودکشی دانسته و حکم برائت متهم را صادر کردند. این رای در شعبه هفتم دیوانعالی کشور بررسی شد و قضات با رد آن، دستور رسیدگی بیشتر به اظهارات چند نفر دیگر از آشنایان حمید را صادر کردند.
صبح دیروز قرار بود دومین جلسه دادگاه در شعبه چهارم برگزار شود اما بهدلیل حضور نیافتن متهم و اولیایدم به روزهای آینده موکول شد.
رکنا
ثبت دیدگاه