دو هفته قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد دختر جوانش مورد تعرض قرار گرفته است.
این مرد به پلیس گفت دخترم برای میهمانی بیرون رفته بود و حدود ساعت هشت شب وقتی به خانه برگشت، درحالیکه بدنش مجروح شده بود، او را دیدم و پرسیدم چه اتفاقی برایش افتاده است. دخترم به شدت ناراحت بود و اصلا نمیتوانست صحبت کند، اما بعد از چند دقیقه وقتی کمی حالش بهتر شد، گفت از سوی جوانی مورد تعرض قرار گرفته است.
این دختر جوان در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، به پلیس گفت: حدود ساعت هشت شب بود و من از اتوبان باقری داشتم به خانه میرفتم. از فضای سبز کنار اتوبان راه میرفتم که یکدفعه جوانی به من حمله کرد و من را کتک زد و بعد به داخل جوی آب انداخت و مورد تعرض قرار داد. مرد جوان به شدت من را کتک زد و توان مقاومت را از من گرفت.
با توجه به شکایت این دختر و پدرش پرونده برای رسیدگی به اداره آگاهی سپرده و دختر جوان نیز به پزشکی قانونی معرفی شد.
درحالیکه پزشکی قانونی تعرض به دختر جوان را مورد تأیید قرار داده بود، پدر این دختر دوباره به مأموران مراجعه کرد و از وجود یک قربانی دیگر دراینباره خبر داد.
او گفت: وقتی داشتم در مورد آنچه برای دخترم اتفاق افتاده با یکی از همسایهها صحبت میکردم، او به من گفت چند روز قبل حادثهای مشابه برای خواهرش به وجود آمده است، اما از آنجا که به خواهرش تعرضی نشده، موضوع را به پلیس گزارش نداده است.
وقتی مأموران دوست این مرد را مورد بازجویی قرار دادند، او گفت: چند روز قبل از اینکه این حادثه برای دختر جوان به وجود بیاید، برای خواهر من هم این اتفاق افتاد و مردی به او حمله کرد و کتکش زد و او را داخل جوی آب انداخت و قصد تعرض به او را داشت که خواهرم موفق به فرار شده بود. چون این موضوع به تعرض ختم نشده بود، ما شکایت نکردیم اما خواهرم به شدت دچار آسیب شده است.
وقتی مأموران متوجه شدند احتمالا با تعرضهای زنجیرهای در اطراف اتوبان باقری مواجه هستند، بررسیهای خود را دقیقتر کردند تا اینکه پدر دختر یک بار دیگر به مأموران مراجعه کرد و مدعی شد جوان متعرض را شناسایی کرده است. او گفت: از روزی که دخترم مورد تعرض قرار گرفته است، در اطراف محل حادثه پرسه میزنم تا شاید بتوانم ردی از فرد متعرض پیدا کنم. تا اینکه پسری را با مشخصاتی که دخترم گفته بود، دیدم. او سوار موتور بود و داشت برای دختری جوان مزاحمت ایجاد میکرد؛ من هم جلو رفتم و او را تعقیب کردم و به او معترض شدم چرا مزاحم دختر جوان شده است. او از دست من فرار کرد، تعقیبش کردم؛ او وارد یک کارگاه شد، من آدرسش را دارم.
با توجه به آدرس بهدستآمده، مأموران به محل رفتند و پسر جوان را بازداشت کردند. او به تعرض اعتراف کرد و گفت: وقتی دختر جوان را دیدم، از خود بیخود شدم و فکر نمیکردم چنین اتفاقی بیفتد و دستگیر شوم.
متهم که برای تحقیقات بیشتر به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی متینراسخ آورده شده بود، در گفتوگویی کوتاه گفت: ١٩ساله هستم و چند ماه قبل از افغانستان به ایران آمدم. هفت ماه بود که کار میکردم . برای خانوادهام پول میفرستادم. نمیدانم در مورد کاری که کردم چه بگویم؛ پشیمان هستم. من بهجز این دختر یک بار دیگر هم با دختری چنین رفتاری کردم.
قاضی متینراسخ از کسانی که احتمالا قربانی این جوان افغانستانی شدهاند، خواست به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران مراجعه کنند و اطمینان داد مشخصات آنها محفوظ خواهد ماند و دادگاه امانتدار صحبتهای آنها خواهد بود.
تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.
روزنامه اعتماد
ثبت دیدگاه