کشور در آستانه 2سالگی برجام است و یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان کرد بازرسی از مراکز نظامی ایران در برجام قید نشده و ارتباطی به آژانس ندارد.
آمریکا درصدد است که آژانس، صحت اعمال ایران در قبال برجام را تایید نکند تا بهانهای برای بههمزدن برجام باشد و به همین دلیل، طی یکسال گذشته، آژانس را تحت فشار قرار دادند و این فشار پس از لابیگری ناموفق وزیر امورخارجه آمریکا شدیدتر شد، اما آژانس، مواضع اصولی و بیطرفی خود را حفظ کرد.
آمریکا به آزمایشهای موشکی ایران و تهدیدآمیزبودن این آزمایشها برای امنیت رژیم صهیونیستی اشاره میکند، درحالی که آمانو این موضوع را مربوط به وظایف آژانس نمیداند، چرا که در زمان جنگ، موشکها و بمبهای ساخته اروپا، آمریکا و شوروی بر سر مردم بیدفاع ایران ریخته میشد و به همین دلیل، تقویت قوای موشکی ایران، ضرورت دارد و اکنون این کشورها بهدنبال بهانهجویی هستند، اما آمانو بهعنوان یک مدیر حرفهای بهخوبی میداند که وظیفه آژانس، پایش پایبندی تعهدات در برجام است و نه چیز دیگر.
ایران طی دوسال گذشته، همه تعهدات خود را انجام داده و هیچگونه رفتاری مبنی بر نقض برجام سر نزده و برهمین اساس دبیرکل آژانس، اتهامات ترامپ به ایران را وارد نمیداند. آمانو اتهام آزمایشات موشکی خطرآفرین را زاده اختلافات میان ایران و آمریکا برآورد کرده و بهدلیل عدم ارتباط این آزمایشات با برجام اذعان داشته که بررسی آزمایشهای موشکی ایران در صلاحیت آژانس نیست.
از سوی دیگر نکته مهم این است که روابط متقابل خصمانه ایران و آمریکا پیشینه چهلساله دارد و راهحلی برای آن متصور نیست.
تنها مسکن شرایط فعلی، پایینآوردن انتظارات طرفین از یکدیگر محسوب میشود، بهگونهای که نه آمریکا انتظار تعامل از طرف ایران را داشته باشد و نه ایران انتظار دشمنینکردن آمریکا با ایران، چراکه با اظهارنظر ایران و آمریکا علیه یکدیگر بر حجم تخاصم افزوده میشود و تنها شکیبایی دو کشور میتواند شرایط مناسبی برای آرامکردن فضا پیریزی کند و اکنون با حضور تندروهایی که در آمریکا بر سر قدرتند، امکان بهبود روابط دو کشور وجود ندارد.
در این شرایط تنها میتوان به بحرانیترنشدن روابط امیدوار بود و نه چیز دیگری. آمریکا قصد مخاصمه با ایران را دارد، اما ترامپ بههیچوجه نمیتواند برجام را متوقف کند، چراکه برجام قرارداد مبتنی و متکی بر قطعنامه شورای امنیت است و تنها درصورتی که آژانس با آزمایشات بیطرفانه خود، عدم ایفای تعهدات اتمی از سوی ایران را بیان کند، میتوان فرایند کنارگذاشتن برجام را آغاز کرد و تا آن هنگام این تعهد بهقوت خود باقی است و آمریکا قادر به لغو برجام نیست.
تحریمهای آمریکا علیه ایران ناقض برجام نیست، چراکه بهدلیل مخاصمه دیرینه میان دو کشور، ایالات متحده، تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرده بود و اکنون آن تحریمها را ادامه میدهد. مساله این نیست که آمریکا تحریم بکند یا نکند، چراکه آمریکا هرگاه منافع مالی خود را در کنارگذاشتن این تحریمها بداند، آنها را در عمل کنار میگذارد؛ فروش هواپیماهای ایرباس و بوئینگ مصداقی از مسامحه این کشور محسوب میشود.
ازسوی دیگر ایالات متحده منتظر نمانده که در غیاب اجناس آمریکایی، کشورهای اروپایی و ژاپن، سهم این کشور را در بازار ایران تصاحب کنند و به همین دلیل، آمریکا به بانکهای اروپایی گفته اگر با ایران معامله کنید، نمیتوانید طرف معامله با ایالات متحده قرار بگیرید.
هرچند این فشارها، غیرقانونی نیست، اما غیراصولی است و دنیای متمدن کنونی این فشارها را نمیپذیرد. برای رفع این مشکل مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا ضرورت دارد که در شرایط فعلی، مذاکره ممکن نیست.
هرچند آمریکاییها هیچگاه درهای مذاکره را نخواهند بست، اما مذاکره با طرف آمریکایی، مستلزم تمایل دولت ایران است. در شرایط فعلی ایرانیها نیز باید درهای مذاکره را نبندند و با بررسی کارشناسانه و بر اساس منافع ملی با آنها گفتوگو کنند تا به مفاهمهای قابل قبول دست یابند.
هرچند خواسته ایالات متحده مبنی بر کاهش قدرت نظامی و هستهای ایران خلاف منافع ملی محسوب میشود و عملی نیست، چراکه ایران نمیخواهد بار دیگر از این حوزه مورد آسیب قرار بگیرد، اما در مسائل دیگر امکان مذاکره و تعامل بر اساس منافع ملی وجود دارد و میتوان با مذاکرات به نتیجهای رسید که منافع ملی ایران تضمین بشوند.
در هنگامی که آمریکا و شوروی دشمنهای شناختهشده یکدیگر بودند نیز یک خط تلفن داغ بین کاخ سفید و کرملین وجود داشت که دوکشور را از سوءتفاهم بازداشت و امکان مذاکره را فراهم آورد.
در زمان اوباما نیز چنین ارتباطی میان ایران و آمریکا فراهم بود و آمریکا توانست پس از گفتوگو با ایران نیروهای آمریکایی متجاوز به خاک ایران را آزاد کند و ایران نیز منافع بسیاری به دست آورد، اما پس از رویکارآمدن دولت تندرو ترامپ این امکان از بین رفت.
فراموش نشود که در عرصه بینالملل همه چیز در برابر قدرت قانونی میشود؛ فیالمثل دو سالونیم از تعرض عربستان به خاک یمن برای بازگرداندن رئیسجمهور مستعفی این کشور میگذرد و هیچکسی از مردم مظلوم یمن دفاع نمیکند. سالها از تعرض آمریکا به خاک سایر کشورها میگذرد و در کشورهای دیگر نیز تندروها میتوانند دست به اقدامات خطرآفرین بزنند.
اکنون استراتژی آمریکا این است که بدون درگیری مستقیم با ملتهای دنیا، کشورها را به جنگ یا منازعه فرسایشی وارد کنند و پس از گذشت مدتی و تخریب و تضعیف طرفین، نقشههای خود را عملی کنند. از این نظر مذاکره و گفتوگوی ایران با سایر کشورهای دنیا بر سر منافع ملی ضروری بهنظر میرسد.
ثبت دیدگاه