دو دهه بعد از تلاش برای ندیدن مردم و حذف آنها، جریان «خالص ساز» که در دولت قبل در اوج قدرت قرار گرفته بود، حالا به این نتیجه رسیده که باید «محفل های کوچک» و «اتاقک»ها را رها کرد به جای «پروژه بگیر» شدن، در رسانه و جایی که مردم هستند حاضر شد. هرچند دیر اما ظاهرا در حال فهمیدن این مساله هستند که پژواک دادن صدای خود در فضای «ایتایی» چاره ساز نیست. صدای خودشان را در یک محفل کوچک بازتاب می داند. همچون فریاد زدن در حمام دربسته فقط صدایشان را خودشان میشنیدند و حالا از این وضعیت خسته شدند.
مهدی جمشیدی از نویسندگان اصلی جریان نزدیک به دولت قبل که از مدافعان سرسخت حجاب اجباری است، در یادداشتی که در کانال ایتایی خودش منتشر کرد از جریان مدافع حجاب می خواهد که از محیط دربسته خود خارج شده و به میدان رسانه این بروند که مردم در آنجا هستند. او از محدود شدن جریان خودشان در «محفل های کوچک» گلایه کرده و خواهان کنشگری است: «دورهای بسندهکردن به محفلهای کوچک و خودمانی گذشته است. باید در رسانه حاضر شد و زبان روایت داشت. ظهور رسانهای و تجلّی روایتی، شرط لازم و قطعی برای کنشگری است. در دهههای گذشته، ما به کاستیها و سستیهای خود در رسانه باختیم و ندانستیم که باید در عرصۀ عمومی بود و با مردم سخن گفت و گفتمانسازی کرد. تحوّل، تصمیمهای محفلی و بسته و محدود نیست، بلکه باید رسانه در دست گرفت و در قالب رسانه، سخن گفت.»
جمشیدی همچنین «متفکران پروژه بگیر» را «کاسب» خوانده که به هیچ دردی نمی خورند. او می نویسد: «کسی که در عرصۀ عمومی سخن نمیگوید و نقد نمیکند، یعنی نیست. متفکّر اتاقکنشین، چونان عدم است؛ متفکّر پروژهبگیر، کاسب و کارمند علم است»
بعد از شکست این جریان در انتخابات سال 96 تمام تلاششان این بود که با مسدود کردن تلگرام از مردم انتقام بگیرند. عاقبت در بهار 97 و با خروج ترامپ از برجام فرصت برایشان مغتنم شد. آن زمان توانستند به خواسته دلشان برسند. تلگرام فیلتر شد و همان روز در یادداشتی نوشتم که ناچار میشوید به جایی که مردم در آنجا هستند بازگردید. همین هم شد. دو سال بعد خبرگزاری فارس وقتی دید مردم همچنان در همین تلگرام مشغول فعالیت هستند، ناچار دست از پا درازتر برگشت. دیگران هم همین کار را کردند. تلاش کردند با راه اندازی ایتا مردم را به زمینی که می خواستند بکشند، اما موفق نشدند. حالا فهمیدند که نمیشود «خود گفت و خود خندید». فهمیدند که باید برای مردم و با مردم حرف بزنند.
در همین مرحله این جریان البته به دو دسته تقسیم میشوند. کسانی همچون جمشیدی، دستکم به اعتقاد خود مومن هستند و حاضرند در مقابل منتقدان قرار گرفته و حرف بزنند. از خودشان دفاع کنند و نقدها را پاسخ دهند. اما دسته دوم که به آنچه می گویند چندان اعتقاد و باوری ندارند، همچنان تلاش می کنند از فیلترکردن برای نشنیدن صدای مردم استفاده کنند تا پروژه هایشان بر قرار باشد.
درست همین وضعیت را کاربران ایرانی در جهان دارند. با شروع طوفان الاقصی جریان انقلابی خواست تا صدای حمایتش از غزه را به جهان برساند. اما فهمید که اینستاگرام را خودش با دست خودش فیلتر کرده و صدای محتوای فارسی را از جهان حذف کرده است.
درک و فهم درست از عصر رسانه های «تعاملی» و عبور جهان از «منبرهای یکطرفه» اولین و مهمترین قدم است. آنها که همین قدم را بر نمی دارند، یا در اتاقک ها و محفل های خود تنها می مانند، یا به همان «پروژه گیری» اکتفا می کنند تا جایی که بالاخره همان نهادها هم دیگر حاضر نمیشوند به آنها پروژه بدهند.
ثبت دیدگاه