نگاه هراسانش به در انباری بود که مادر محبوس شده، با گریه و التماس بر آن می کوبید ، با صدای شکسته شدن شیشه قلبش انگار از جا کنده شد . علی چهارساله در دعواهای هر روزه والدین نه تنها از کتکها سهمی می برد بلکه پدر معتاد گاه از شدت عصبانیت سیگارهای روشنش را […]