جمعه, 31 فروردین 1403 Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41360 تعداد نوشته های امروز : 3 تعداد دیدگاهها : 2369×
  • شعار سال

    شعار سال 1403

  • گفتگو با قاتل نوعروس 16 ساله در خانه مجردی + عکس
    13 فروردین 1397 - 20:56
    شناسه : 123349
    0

    تازه دامادی که نوعروس 16 ساله اش را بخاطر دوستی با پسران غریبه در شبکه های اجتماعی کشته است می گوید خیلی پشیمان است.

    پ
    پ

    16سالهدرخانهمجردیعکس - گفتگو با قاتل نوعروس 16 ساله در خانه مجردی + عکس - بامردم

    رکنا نوشت: این جنایت بامداد یک روز تابستانی رخ داد و در آن قاسم 23 ساله که نوعروس خود به نام سمیه را به خانه مجردی اش برده بود او را با ضربه های آجر به قتل رساند سپس نزد پلیس رفت و اعتراف کرد.
    قاسم به ماموران گفت: 4 ماه از تاریخ عقدمان می گذرد و در این مدت متوجه ارتباطش با پسران غریبه در شبکه های اجتماعی شدم و همین موضوع باعث عصبانیتم شده بود و حتی وقتی ماجرا را به خانواده اش بازگو کردم بی نتیجه بود تا اینکه شب گذشته پس از مراسم ختم مادربزرگ سمیه به خانه مجردی ام رفتیم و نیمه های شب بود که از شدت عصبانیت با آجر ضرباتی به سر نامزدم زدم.
    گفت و گو با قاتل پشیمان
    قاسم به خبرنگار رکنا گفت: سال 87 برای ادامه درس از شهرمان به تهران آمدم و به صورت اتفاقی در ساختمانی که خانواده سمیه و مادربزرگش در آن زندگی می کردند خانه ای اجاره کردم.
    وی افزود: از همان زمان بود که به سمیه علاقه پیدا کردم اما چون سن کمی داشت درباره دوستی با او حرفی نزدم تا اینکه پس از چند سال به خاطر اینکه عموی سمیه ازدواج کرده بود وباید خانه را به آنها می دادم و به دنبال خانه دیگری می رفتم.
    این پسر جوان ادامه داد: سال 91بود که با سمیه دوست شدم و روز به روز علاقه مان به هم بیشتر می شد تا اینکه سال 94 به خواستگاری اش رفتم و خانواده اش نیز که از قدیم مرا می شناختند جواب مثبت به این خواستگاری دادند.
    مهندس جوشکاری بودم و چند وقت در یک کارگاه صنعتی به عنوان مهندس، ناظر کارها بودم و در این مدت من و سمیه در ارتباط بودیم تا اینکه 4 ماه پیش به عقد هم در آمدیم.
    قاسم که هنوز باور ندارد همسرش را به قتل رسانده است، گفت: پس از عقدمان چون زمان بیشتری با هم بودیم متوجه شدم که سمیه در شبکه های اجتماعی با افراد دیگری در تماس است و همین باعث ناراحتی من شده بود و وقتی به خانواده اش گفتم آنها گفتند من اشتباه می کنم و این در حالی بود که من عکس چند پسر جوان را که سمیه با آنها در شبکه اجتماعی ارتباط داشت به دست آورده بودم.
    روز به روز ناراحتی من بیشتر می شد تا اینکه وقتی شب قبل حادثه از مراسم ختم مادربزرگش بیرون آمدیم برای خوردن شام به مغازه پیتزا فروشی رفتیم و آنجا تصمیم گرفتم که شام را در خانه بخوریم تا راحت درباره مسائل پیش آمده صحبت کنیم.
    بعد از خوردن شام با سمیه درباره چت بازی هایش در شبکه های اجتماعی صحبت کردیم و اما بی فایده بود و خوابیدیم اما هر چه با خودم فکر کردم نتوانستم آرام بشوم تا اینکه از شدت عصبانیت با آجر چند ضربه به سر سمیه زدم و فقط تصمیم داشتم او را تنبیه کنم.
    وقتی متوجه مرگ سمیه شدم ساعت 4 صبح بود که سوار بر خودروی پرایدم از خانه بیرون زدم و چندساعتی را در خیابان پرسه زدم که به خاطر عذاب وجدان خودم به کلانتری رفتم و تسلیم شدم.
    تازه داماد در حالی که اشک می ریخت گفت: من سمیه را دوست داشتم و اولین عشق زندگی ام بود و اصلا قصد کشتن نداشتم و فقط می خواستم او را تنبه کنم که این اتفاق افتاد و پشیمانم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.