- نویسنده : سردبیر بامردم
- 31 خرداد 1399
- کد خبر 172700
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
سامان بدر: یک دیالوگ ماندگار در فیلم فهرست شنیدلر است که اسکار شیندلر در پایان فیلم افسوس می خورد که پول بیشتری را خرج نکرده تا جان یهودیان بیشتری را نجات دهد. می گوید: « من میتونستم آدمای بیشتری رو بیارم. این ماشین! آمون برای این ده نفر بهم میداد…این نشان! این طلاست، با این میشد دو نفر دیگه رو بیارم. این میتونست دو نفر دیگه رو نجات بده!(با گریه) یا حداقل یه نفر دیگه رو! یک انسان! یک انسان دیگه!»
حالا که به زلزله رودبار نگاه کنیم از این افسوس ها چقدر داریم. اگر خانه های مردم با سازه های اصولی و مقاوم ساخته می شد حتما هزاران نقر انسان زنده می ماند. اگر شاید اگر ایران به جام جهانی صعود می کرد و آن شب به جای برزیل تیم کشور ما بازی داشت چقدر انسان زنده می موند. اگر مردم تلویزیون های بیشتری داشتند ده ها انسان زنده می موندند. اگر ایستگاه های لرزه نگاری بیشتری داشتیم که کانون زلزله را زودتر تشخیص می داد صدها نفر از زیر آوار نجات پیدا می کردند. چقدر این افسوس ها آمار ۳۵ هزار کشته را کاهش می داد. ۳۵ هزار انسان!
زلزله رودبار شاید خیلی ها را به این فکر فرو برد که ساخت و ساز در ایران تا چه اندازه غیر اصولی است. سازمان نظام مهندسی،ستاد مدیریت بحران وزارت کشور، آییننامههای ساخت و ساز مقاوم در کشور ارمغان هزاران کشته این زلزله بود. تاسیس هرکدام از آن ها جان انسانهای زیادی را نجات می داد. یا حتی انسانهای کمی را!
می گویند افسوس گذشته دردی را دوا نمی کند. اما شاید بسیاری باید بدانند که مقوله دفاع از جان انسان ها تا چه اندازه باید اهمیت داشته باشد. رودبار نوعی آزمون خطای گذشتگان ما بود. خطای کسانی که اولویت های جامعه را فراموش کردند و نیازهای جامعه را نشناختند. آیا مردم منجیل و رودبار پاداش تجربیات جدید را به همان اندازه که شایسته و بایسته آن بود به دست آوردند؟ شاید مسیر توسعه رودبار سی سال بعد زلزله شتاب نسبی گرفته باشد. اما بازهم در مقابل آن فاجعه ای که متحمل شدند بسیار کم است. عده ای صاحب منصب باید بدانند که جان انسانهای بیشتری را در زلزله می توانستند نجات دهند. کاری که دیر به فکرش افتادند. خیلی دیر!
گیل خبر