لینک مفید : درباره طراحی ویلا
از زبان مورخان تاريخ، موزه بتخانه خدايان هنر، شعر و موسيقي كه بر فراز تپهاي در آتن قرار داشت نخستين موزهاي است كه در تاريخ موزهها نام برده ميشود. موزهها در قرون وسطي و پيش از رنسانس بيشتر كلكسيونهايي شخصي بود كه ثروتمندان اقدام به گردآوري آنها كرده بودند و شامل آثار هنري گرانبها و … بود. دانشمندان نيز مجموعههاي مطالعاتي در زمينه گياهشناسي و كانيشناسي و امثال آن را جمعآوري مينمودند. در هر حال مردم به طور كلي از ديدن آنها محروم بودند و هر از گاهي در اين مكانها به روي مردم گشوده ميشد و يا نمايشگاههايي به طور پراكنده به فضاهاي باز برپا ميشد.
اشيايي كه در تعريف امروز در موزه وجود دارد در نگاه مردم پيش و پس از رنسانس تفاوت شاياني داشت بيش از رنسانس داراي ارزش مالي و مادي بسيار زيادي بودند. اما بعد از رنسانس كمكم ارزش هنري، فرهنگي و حتي علمي آنها مورد توجه قرار گرفت و نه تنها نشانه ثروت، بلكه سمبل هنر نيز به شمار ميرفت و الهامبخش هنرمندان نيز قرار گرفت. از جمله اين مجموعههاي بزرگ و نفيس ميتوان به كاخ مديچي (ريكاردي)، فلورانس، در قرن 15 اشاره كرد. اين مجموعه و ساختمان آن متعلق به دودمان مديچي ميباشد. مجموعه آشمولين در شهر آكسفورد در سال 1683 م به صورت موزه عمومي به روي مردم گشوده شد و نخستين موزهاي است كه آثار مشرق زمين را در خود محفوظ داشت.
لینک مفید درباره بازسازی ساختمان چه میدانید ؟
در سال 1739 مجموعه واتيكان تأسيس شد و حدود يك دهه پس از آن در سال 1750 م قسمتي از مجموعه سلطنتي فرانسه در قصر لوگزامبورگ به معرض نمايش گذاشته شد كه به عنوان اولين موزه واقعي جهان ميتوان معرفي كرد. با افتتاح موزه لوور در پاريس در سال 1793 م نقطه عطفي در تاريخ موزهداري جهان شكل گرفت.
در آن سدهها اروپا در تاريخ موزهداري پيشتاز ساير كارها بود و پس از افتتاح چندين مجموعه و موزه در ساير كارها نخستين موزهها تأسيس شد. در قاره آمريكا موزه چارلستون در سال 1773 م و در قاره آسيا موزه ارميتاژ در سال 1764 م تأسيس شد. روند تكامل موزهداري با جنگ جهاني دوم به شكل متفاوتي ادامه پيدا كرد. در عصر الكترونيكي موزهداران با تز «موزهها را به ميان مردم ببريم» به تكنولوژي جديدي مثل پست، ارتش، زمينشناسي و غيره ميشود و در قرن 20 اين حركت به اوج خود ميرسد. همزمان با اين روند در سال 1937 سازمان سولومون گونگهايم بر اساس مجموعه خصوصي سولومون گوگنهايم و شبكه جهاني گستردهاي از موزهها و همكاري فرهنگي تشكيل شد. توسعه موزهها كمكم باعث ايجاد انجمنهاي موزهاي گرديد و دولتها از آنها براي تلفيق كردن فعاليت موزهها در نظام آموزش عمومي استفاده كردند.
نخستين فعاليتها در سال 1882م در انگلستان (موزه ليورپول) است اولين انجمنها موزهداري در سال 1899م در انگلستان به نام انجمن موزهها افتتاح ميشود و پس از آن به سرعت اين قبيل فعاليتها در كشورهاي ديگر اتفاق ميافتد.
سرانجام در سال 1946 ايكوم (Icom) كميته موزهاي يونسكو وابسته به سازمان ملل ايجاد ميگردد و موزه و موزهداري روندي متفاوتتر از گذشته را از سر ميگيرد.
تاريخچه پيدايش موزه در ايران
تاريخچه پيدايش موزه در ايران تاريخ مشخصي دارد، اما مجموعه اموال فرهنگي و تاريخي- و به لحاظ ساخت و پرداخت – كه نمادي از انديشه و فرهنگ و هنر هر ملت است، داراي قدمتي به گستردگي هويت تاريخي كشور ماست. برپايي نخستين موزه در ايران حكايتگر شكل گرفتن يك مؤسسه فرهنگي بر اساس الگوي فرنگي آن است. ريشههاي انگيزش اوليه اين اقدام را بايد در ارتباط روزافزون ايرانيان با فرنگيان جست. غربيان از زمان صفويه به ايران سرازير شدند و موقعيت استراتژيكي ايران در منطقه از يك طرف و نيز رشد بازرگاني و تجارت دورهي صفويه، به ويژه در زمان حكومت شاه عباس از طرف ديگر، باعث تسريع اين حركت شد. در آغاز ورود پايگاه نفوذ آنان دربار و اجراي آن بود ولي با سقوط دولت صفوي، اين نفوذ به دليل جنگهاي درون مرزي و برون مرزي كند شد. آغاز حكومت قاجاريه با جنگهاي داخلي و بعد تهاجمات همسايهي قدرتمند (روسيه) به نواحي شمالي ايران همراه گرديد كه به دنبال آن بخشي از پيكرهي خاك كشورمان جدا گرديد و اين امر دربار ايران را عقبماندگي و ضعف قشون نظامي ايران نسبت به روسيه آگاه كرد. در رواج اين تحولات، كشورهاي بزرگ غرب، براي حفظ منافع خود در منطقه و نيز نفوذ در ايران، برنامههاي گوناگون را تدارك ديدند فتحعلي شاه قاجار نيز براي رهايي از بنبست نظامي، با فرانسويها پيمان نظامي بست و نخستين گروه از نظاميان فرانسوي وارد ايران شدند و به نوسازي قشون نظامي ايران پرداختند.
لینک مفید : طراحی نما
به دنبال آن انگليسها نيز وارد ايران شدند. در همين دوران از طرف دربار ايران عدهاي به فرنگ روانه گرديدند كه بعضي از آنان مأموريت سياسي داشتند و برخي ديگر مأموريت آموزشي. پس از گذشت مدت زماني روشنفكران نيز براي سياحت به فرنگ رفتند.
بزرگترين دستاورد فرنگ رفتگان، روزنامهي سفرشان بود. سفرنامهنويسي در آن دوره تا جايي رونق گرفته بود كه ناصرالدين شاه برخي از مأموران سفركرده را مجبور به نوشتن سفرنامهشان ميكرد. اين سياحان در ديدار از فرنگ اغلب به بازديد از موزهها ميرفتند، از اينرو موزه در روزنامهي سفر اين افراد، جايگاه ويژهاي پيدا ميكند.
گشت و گذار در غرب و تأثير آن بر جامعهي درباري و بالطبع روشنفكري ايران، با رفتن ناصرالدين شاه به فرنگ در سال 1290 هجري به اوج خود ميرسد. بعد از بازگشت ناصرالدين شاه از نخستين سفر به فرنگ بود كه دستور ساختن تكيهي دولت، همانند آلبرت هان لندن داده شد و به دنبال آن و به دستور ناصرالدين شاه با پيروي از موزههاي غرب در شمال كاخ گلستان محلي براي موزه و ساير ملحقات آن احداث ميشود و مجموعهاي از آثار متنوع در همانجا به معرض نمايش گذارده ميشود. اين موزه كه مرسوم به همايوني بود اولين موزه از نوع خود در ايران به حساب ميآيد. صنيعالدوله در روزنامهي ايران به سال 1293 دعوت عامي از مردم كرد تا جواهر گرانبها و اشياي نفيسه و قديمه خود را جهت اتاق موزهي همايوني به قيمت عادلانه در اختيار دارالطباعه قرار دهند. اقدام ناصرالدين شاه در احداث موزه شايد به منظور قدرتنمايي و جاهطلبي بوده باشد ولي اين حركت شروعي براي ايجاد موزه در ايران گرديد.
تأسيسكنندگان اين موزه، هيچ تجربه و شناخت عميقي از كار نداشتند، لذا موزهي همايوني بيشتر جنبهي يك انبار هنري داشت تا موزه. پس از مدتي نيز مجموعهي آن پراكنده شد و مجموعهي سلاحهاي آن به موزهي دانشكده افسري كه در سال 1302 هجري شمسي افتتاح شد، منتقل گرديد و جواهرات آن هم به خزانهي بانك ملي سپرده شد و در آنجا به موزهي مجهز و مدرني بدل گشت. در سال 1308 ه.ق مرحوم استاد حسين طاهرزاده بهزاد كه براي اصلاح هنرهاي زيبا به ايران آمده بود، بنيانگذار هنرستان صنايع قديم و موزهي آن در سال 1309 ه.ق ميشود كه در حال حاضر در محوطهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و به نام موزهي هنرهاي ملي است و اين موزه وظيفهي عرضه و معرفي آثار هنرمندان برجسته هنرهاي سنتي ايران در دوره معاصر را به عهده دارد.
دو موزهي آستان قدس رضوي و آستان حضرت معصومه به ترتيب در مشهد نيز در سال 1312 افتتاح گرديد مجموعهي موزهي آستان قدس رضوي از نذورات شيعيان و هداياي شاه عباس صفوي كه حداقل در سيصد سال گذشته گردآوري شده بود، بوجود آمد. اين موزه از مشهورترين موزههاي اسلامي و در سطح بينالمللي معروف ميباشد.
بالاخره به دنبال لغو امتياز 1900 ميلادي كه به موجب آن مظفرالدين شاه امتياز حفاري كاوشهاي باستانشناسي در تمام نقاط ايران را به دمت 60 سال به دولت فرانسه واگذار نموده بود، در سال 1308 ه.ش آقاي گدار به استخدام دولت ايران درآمده و در سال 1312 به يكي از تعهدات خود عمل كرده و ساختمان موزهاي نوبنياد را كه نقشه آن را خود طرح كرده بود، در محل فعلي موزهي ايرانباستان آغاز كرد بناي ساختمان با معماري حاجعباسعلي معمارباشي به اتمام رسيد و در سال 1315 اشياي موزه ملي از عمارت مسعوديه به اين ساختمان منتقل گرديد. در سال 1316 اين موزه افتتاح و قسمت اداري ادارهي عتيقات نيز به اين ساختمان انتقال داده شد.
سپس دايرهي انسانشناسي اداره عتيقات از ادارات وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه، بنگاه و موزهي مردمشناسي را بنا نهاد. موزهي مذكور در سال 1314 ه.ش در قسمتي از ساختمان ادارهي عتيقات بود، ولي بعدها با زياد شدن آثار در سال 1316 ه.ش به ساختمان ديگري در خيابان بوعلي منتقل گرديد. در نهايت در سال 1347 ه.ش از ساختمان قبلي به كاخ ابيض در محوطهي كاخ گلستان انتقال يافت كه تا حدي نيز موزهي مردمشناسي شناخته ميشد و پس از آن انتقال موزهي مردمشناسي به كاخ سعدآباد صورت گرفت و هماكنون به همان عنوان به فعاليت خود ادامه ميدهد. در مطالب ارائهشده شخص ميگردد كه توجه به ميراث فرهنگي و موزه و مكانهاي فرهنگي روند رو به رشدي پيدا كرده است.
همچنين كاوشهاي باستانشناسي هيأتهاي خارجي در محوطههاي باستاني مانند تخت جمشيد و هفتتپه نياز به ايجاد محلي مناسب براي حفظ آثار كشفشده را سبب گرديده بود و اين امر باعث تولد موزههاي محوطههاي باستانشناسي گرديد.
در همين دوران شاهد افتتاح موزههايي در ديگر استانهاي كشور، از جمله موزهي شهر اصفهان در كاخ چهلستون در سال 1316 ه.ش، موزهي فارس در سال 1315 ه.ش واقع در بناي تاريخي كريمخان زند و … ميباشيم.
تا اين دوره موزهها بيشتر با نگرش اهميت بر شيء ساخته ميشدند ولي در دههي 50 جهشي در اين نگرش بوجود آمده و شاهد هستيم كه براي طراحي داخلي موزهي آبگينه از يك معمار اتريشي به نام هانس هولاين دعوت ميگردد و با اين حركت معماري نيز به خدمت موزه درميآيد. همچنين در اين دوره ما شاهد تحولي در شكلگيري موزهها هستيم، از جمله موزههايي باتوجه به موضوع، مانند موزهي هنرهاي معاصر و … تحولات مرتبط با موضوع موزه در ايران همچنان ادامه دارد تا اينكه با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 و به دنبال آن جنگ تحميلي در طي هشت سال، عملاً تحول خاصي را در موزه و ميراث فرهنگي نميبينيم و از سويي به دليل كمرنگشدن روابط ايران با كشورهاي ديگر از دانش موزه و موزهداري در جهان نيز كماطلاع شده و اين دانش به شكل بومي رشد و نمو پيدا كند و شايد اين خود دليل بر وجود فاصلهي زياد موزه و موزهداري در ايران در مقايسه با ساير كشورها باشد
اطلاعات مفیدی بود ممنونم