پنج‌شنبه, 13 اردیبهشت 1403 Thursday, 2 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41538 تعداد نوشته های امروز : 12 تعداد دیدگاهها : 2375×
  • شعار سال

    شعار سال 1403

  • حکم اعدام داماد به تایید دیوانعالی کشور رسید/ او به خواهرزنش تجاوز کرده بود
    18 مهر 1402 - 16:15
    شناسه : 265369
    1

    مهر سال 1400 دختر نوجوانی به نام سمیرا همراه پدرش به اداره آگاهی رفت و در شکایتی گفت چند روز قبل پدر و مادرم برای شرکت در یک جشن عروسی به شهرستان رفته بودند اما من و خواهر کوچک‌ترم را به خاطر اینکه باید به مدرسه می‌رفتیم با خود نبردند و برای اینکه تنها در خانه نمانیم ما را به خانه خواهر بزرگم میترا که به تازگی ازدواج کرده، بردند.

    پ
    پ

    - حکم اعدام داماد به تایید دیوانعالی کشور رسید/ او به خواهرزنش تجاوز کرده بود - اعدام

    مهر سال 1400 دختر نوجوانی به نام سمیرا همراه پدرش به اداره آگاهی رفت و در شکایتی گفت چند روز قبل پدر و مادرم برای شرکت در یک جشن عروسی به شهرستان رفته بودند اما من و خواهر کوچک‌ترم را به خاطر اینکه باید به مدرسه می‌رفتیم با خود نبردند و برای اینکه تنها در خانه نمانیم ما را به خانه خواهر بزرگم میترا که به تازگی ازدواج کرده، بردند.

    او در ادامه گفت:یک روز وقتی از مدرسه به خانه برگشتم متوجه شدم خواهرم خانه نیست و برای خرید بیرون رفته است. خواهر کوچکم چون خسته بود به اتاق رفت و خوابید، در همین موقع شوهرخواهرم به من نزدیک شد و بعد از دقایقی متوجه شدم قصد دارد آزارم بدهد وقتی مقاومت کردم او کتکم زد و به زور به من تعرض کرد بعد هم تهدیدم کرد که نباید در این‌باره با کسی حرف بزنم.

    پس از اظهارات سمیرا، وی با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینه شاکی، در گزارشی اعلام کردند دختر نوجوان علاوه بر آزار و اذیت مورد ضرب و شتم هم قرار گرفته و آثار آن به وضوح مشخص است.

    به این ترتیب نادر 30 ساله بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی در بازجویی‌ها منکر اتهام تجاوز شد اما با توجه به مدارک موجود برایش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

    در دادگاه چه گذشت

    در ابتدای جلسه پدر سمیرا به جایگاه رفت و گفت: وقتی از شهرستان برگشتیم به سراغ بچه‌ها رفتیم و آنها را به خانه بردیم اما خیلی زود متوجه شدیم سمیرا حال خوبی ندارد. اوایل فکر می‌کردیم به خاطر دلتنگی و ناراحتی این‌طور شده اما وقتی دیدم مدام بهانه می‌گیرد و گریه می‌کند می‌خواستم با دختر بزرگم تماس بگیرم و ببینم در زمان غیبت ما چه اتفاقی افتاده که سمیرا با اصرار از ما خواست این کار را نکنیم و همین موضوع ما را کنجکاوتر کرد و وقتی پیگیری و اصرار کردیم بالاخره گفت چه اتفاق شومی‌برایش رخ داده است و حالا هم درخواست اشد مجازات را برای نادر داریم.

    سپس سمیرا به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه نادر با چاقو به سراغم آمد و مرا تسلیم خواسته شومش کرد. شوهرخواهرم باید اعدام شود.

    پس از آن نادر به جایگاه رفت و گفت: سمیرا سال‌هاست در رشته کاراته فعالیت می‌کند. روز حادثه به خاطر رفتن به خانه دوستش با خواهرش درگیر شد، وقتی دیدم دارد همسرم را می‌زند، من هم عصبانی شدم و او را زدم.

    قاضی از متهم پرسید: اما پزشکی قانونی موضوع آزار را تأیید کرده است، چه توضیحی داری؟

    متهم جواب داد: من به زور با سمیرا وارد رابطه نشدم. خودش به این موضوع تمایل داشت.

    قاضی گفت: پس چرا شکایت کرده است؟

    متهم گفت: بعد از عروسی ما خانواده همسرم از من مبلغی پول قرض کرده بودند و چون نمی‌توانستند آن را پس بدهند فکر می‌کنم این بازی را شروع کردند تا بتوانند از زیر بار بدهی‌شان خلاص شوند و من را به دردسر بیندازند.

    پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و بر اساس مدارک موجود در پرونده و گزارش پزشکی قانونی متهم را به اعدام محکوم کردند.

    پس از صدور حکم، نادر به نتیجه اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی به دیوان‌عالی کشور رفت و قضات دیوان نیز پس از بررسی دقیق پرونده حکم صادره را تأیید کردند و نادر در یک‌قدمی‌چوبه دار قرار گرفت.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.