روزهای امتحانات همواره اضطرابآفرین است و به دنبال خود بیخوابی، محرومیت، دشواریها و … به همراه دارد و تمام این موارد موجب میشود تا به دنبال راهی باشیم که به هر نحو ممکن نمره قابل قبول را کسب کنیم و چه راهی راحتتر از تقلب، اما چرا؟
علیرضا پرندوش در مطلبی با محتوایی طنز اما تلخ نوشت: سالهاست دانشجویان از سیستم نمرهدهی دانشگاهها گله دارند و نمره را معیار مناسبی برای سنجش میزان مهارت و سواد نمیدانند، چرا که صرفاً بر جمله هر کس بیشتر بخواند نمرهاش هم بیشتر تکیه دارد.
روزهای امتحانات است و نام امتحان نیز همواره اضطرابآفرین، امتحان کلمهای که معمولاً به دنبالش با بیخوابیها، محرومیتها، دشواریها و … همراه بوده چرا که با سرنوشت انسان گره خورده و پیامدهای بسیاری مانند دلهره شکست، سرزنش، گاهی تنبیه توسط خانوادهها و آشنایان، ناکامی از آرزوهای کوچک و بزرگ و … را به دنبال دارد که همه روح و جسم آزموندهنده را آزار میدهد.
و اما همه این موارد موجب میشود تا به دنبال راهی باشیم که به هر نحو ممکن نمره قابل قبول را کسب کنیم و چه راهی راحتتر از تقلب؟!!.
این روزها دیگر تقلب تنها ویژه دانشجویانی که در طول ترم درس نمیخوانند و معدل پایینی دارند به اصطلاح تنبل نیست، این روزها حتی دانشجویانی که در طول ترم تمام درسهای خود را مطالعه کردهاند و معدل بالایی نیز دارند «دانشجویان درس خوان» فکر تقلب کردن به سرشان میزند…!
و اما به راستی چرا؟؟!
وارد شدن به مقوله تقلب جای بحث بسیار دارد و نیازمند بررسیهای علمی، پژوهشی و دقیقی بوده اما آنچه که بیشتر خود را نمایان میکند دلایلی است که از زبان دانشجویان میشنویم.
و البته با کمی تفکر و اندیشه در این شنیدهها پی میبریم که بیراه نیز نمیگویند!
سالهاست دانشجویان از سیستم نمرهدهی دانشگاهها گله دارند و نمره را معیار مناسبی برای سنجش میزان مهارت و سواد نمیدانند چرا که صرفاً بر جمله هر کس بیشتر بخواند نمرهاش هم بیشتر! تکیه دارد؛ اما در عمل برخی از دانشجویان که میزان اطلاعات، درک و یادگیری آنها بیشتر از گروه درس خوانها بوده اما به دلیل مشکلات نمیتوانند مانند این گروه از دانشجویان تنها بخوانند و بخوانند و نمرهای پایینتر را کسب میکنند و آنچه که در این سیستم نتیجه کار محسوب میشود و سرنوشت را میسازد چیزی نیست جز «نمره» …
گروه دیگری از دانشجویان حتی تقلب را اشتباه نمیدانند و عذاب وجدان نمیگیرند، به میان آنها که میروی دانشجویان معدل بالای کلاس و درسخوانهای کلاس را نیز میتوانی بیابی، از آنها میپرسی چرا تقلب؟؟؟
و با جوابهایی مانند هر ترم سؤالات سختتر از ترم قبل، استاد سر کلاس ۲+۲ درس میدهد و سؤالات امتحانیش Sin2x+ 2Sin4x + Sin6x = 4Cos^2x Sin4x است و … مواجه میشویم.
گروه دیگری از دانشجویان وجود دارد که … شامل گروههای بالا نمیشود! کلا به تقلب عادت کردهاند و معمولا به آنها توصیه میشود «وقتی را که صرف نوشتن این تقلبها صرف کردهای اگر صرف درس خواندن میکردی الآن انیشتین بودی!»
اما در اننها … واقعا چرا؟ چرا نمره بیش از یاد گرفتن اهمیت دارد؟
چرا سیستم آموزشی دانشگاههای ما به گونهای است که حتی دانشجویان بسیار باهوش و زرنگ نیز با وجود درس خواندن بسیار تنها به خاطر کسب نمره فکر استفاده از تقلب به ذهنشان خطور میکند …
این باید باشد وضعیت دانشجویان ما آیا؟.
یادداشت از علیرضا پرندوش
ثبت دیدگاه