جمعه, 31 فروردین 1403 Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41365 تعداد نوشته های امروز : 8 تعداد دیدگاهها : 2369×
  • شعار سال

    شعار سال 1403

  • خدایی در همین نزدیکی ها
    20 اسفند 1394 - 16:05
    شناسه : 340
    0

    هر علتی معلولی و هر معلولی علتی دارد، هیچ معلول بی علتی در جهان وجود ندارد و تمام روابط ریاضی و صددرصد علمی حاکم بر نظام طبیعت حاصل علت و معلول و کنش و واکنش هاست. زمین در هر ثانیه پانصد متر به دور خودش و سی کیلومتر به دور خورشید می چرخد. تجسم این […]

    پ
    پ
    هر علتی معلولی و هر معلولی علتی دارد، هیچ معلول بی علتی در جهان وجود ندارد و تمام روابط ریاضی و صددرصد علمی حاکم بر نظام طبیعت حاصل علت و معلول و کنش و واکنش هاست.

    anj

    زمین در هر ثانیه پانصد متر به دور خودش و سی کیلومتر به دور خورشید می چرخد. تجسم این سرعت مو بر اندام هر کسی که اندک آشنایی با «سرعت» داشته باشد راست می کند. حیرت انگیزتر اینکه ما ساکنان سیاره «سبز» حتا اندکی از این حرکت عظیم را احساس نمی کنیم! سیاره ما سومین سیاره نزدیک به خورشید است، اگر زمین سیاره دوم و یا چهارم بود، حرارت خورشید ما را می گداخت و یا دوری از همین خورشید سبب یخبندانی ضد حیات می شد که در هر دو حال خبری از ما و دیگر موجودات نبود.
    ما ساکنان کهکشان راه شیری هستیم و این کهکشان یکی از سیصد میلیارد کهکشان موجود در هستی است در کهکشان راه شیری سیصد میلیون ستاره همچون خورشید، در اندازههای بسیار بزرگتر و همچنین خیلی کوچکتر از آن، لامپ های این لوستر عظیم هستند.
    جهان عظیم تر از آنست که در ذهن حتا بسیط و خلاق ما انسان ها، قابل تجسم باشد. معادلات موجود در هستی از چنان نظمی برخوردارند که فی المثل اگر سیاره ایی که مامن و موطن ماست فقط یک سانتی متر از مدارش خارج میشد با سرعت چند صد هزار کیلومتر در ثانیه به سمت خورشید کشیده شده و مجذوب یگانه ستاره منظومه می شدیم یا برعکس با سرعتی چند برابر ابتدا از منظومه شمسی خارج و حتا از کهکشان راه شیری به بیرون پرتاب می شدیم. البته پس از خروج از مدار جاذبه متقابل، بی شک زمین منهدم میشد.
    هر علتی معلولی و هر معلولی علتی دارد، هیچ معلول بی علتی در جهان وجود ندارد و تمام روابط ریاضی و صددرصد علمی حاکم بر نظام طبیعت حاصل علت و معلول و کنش و واکنش هاست. دیگر رابطه غیر قابل انکار، نظم موجود در جهان هستی ست. نظمی که نمی تواند بدون ناظمی آگاه، مختار،قایم به ذات و مسلط مطلق بر تمامی امور، حاصل شده و تداوم یافته باشد. این ناظم را چه بنامیم اهمیت چندانی ندارد. آنچه واجد اهمیت است وجود واجب الوجود است همان که ما «خدا» و دیگران الله، یهوه، گاد، اهورامزدا و… می خوانندش.
    ما هوا را نمی بینیم اما چنان وجودش غیرقابل انکار است که کافیست دقایقی نفس نکشیم تا از زندگی ساقط شویم، هر پدیده ایی که «با چشم سر» قابل رویت نباشد بمعنای عدم موجودیتش نیست. بی تردید باید گفت آری خدایی هست در همین نزدیکی ها.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.