چهارشنبه, 5 اردیبهشت 1403 Wednesday, 24 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41433 تعداد نوشته های امروز : 14 تعداد دیدگاهها : 2372×
  • شعار سال

    شعار سال 1403

  • دیوانه خانه ای در مسیر معادل سازی کتاب درسی زیست شناسی پایه دهم
    13 دی 1395 - 22:16
    شناسه : 25797
    0

    دیوانه خانه ای در مسیر معادل سازی کتاب درسی  زیست شناسی پایه دهم قاسم خوش سیما سلام عرض می کنم خدمت شما اساتید و دانشجویان محترم رشته پزشکی شرکت کننده در اولین همایش جهانی” نقش اختلالات فام تنی در باد پیشابی های مرتبط با کافک برون روی های یاخته ای” و تشکر ویژه دارم از […]

    پ
    پ

    دیوانه خانه ای در مسیر معادل سازی کتاب درسی  زیست شناسی پایه دهم

    قاسم خوش سیما

    سلام عرض می کنم خدمت شما اساتید و دانشجویان محترم رشته پزشکی شرکت کننده در اولین همایش جهانی” نقش اختلالات فام تنی در باد پیشابی های مرتبط با کافک برون روی های یاخته ای” و تشکر ویژه دارم از دولت سوئیس که چنین نشستی را در حوزه های ی متعدد فراگشت، فرو گشت و دگردشت یاخته ای همچنین مبحث آویزه راکیزه که، میان تن ها و فروغ آمایی های آینده ی زمین را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
    اساتید بزرگوار،دانشجویان گرامی دارینه های موجود در دنای برچاکنای و کریچه های آن در آزمایشات خون بهر کافنده تن هایی را نشان داده اند که گزارشات ماهیچه نگاری درصد گردیزه ها را در وضعیت پی بان مشخص می کند.
    – بیا پایین بینیم بابا،چی میگی تو آخه، برچا کنای چیه، کافنده تن کجاست، من که ایرانی و فارسی زبان هستم نفهمیدم تو چه گفتی پسر خوب، بیا پایین بینم آبرومون رو بردی، گفتی برچا کنای یاد دریا کنارافتادم.
    پچ پچی سرد سرتاسر سالن اجلاس را فرا گرفت و همه ی اساتید و دانشجویان تراز اول رشته پزشکی که از سراسر جهان در کشور سوئیس دور هم جمع شده بودند مرا با انگشت نشان می دادند و می خندید. راستش خودم نفهمیدم چه گفتم. گویی یکی از مدعوین هم ایرانی بود که با عصبانیت فریاد می زد تا از پشت تریبون پایین بیایم و به قول خودش بیشتر از این آبروی مردم کشورمان را نبرم.
    بدون توجه به خنده ها و داد و بیداد مهمان ایرانی خواستم ادامه ی مقاله ام را بخوانم. مقاله ای که تمام واژه های علمی اش براساس کتب آموزش و پرورش، مثلا معادل سازی شده بودند و با ترجمه فارسی اش، همه حق داشتند بخندند چون هیچ کجای دنیا چنین کلمات ” من درآوره ای را نشنیده بودند و آنانی که سالها به زبان مشترک علمی با یکدیگر در ارتباط بوده اند با ادامه مقاله ام قطعا از خنده دل درد می گرفتند.
    – ببین بچه میایی پایین یا پاشم با پس گردنی بیارمت پایین؟ کی تو رو فرستاده یه همچین جایی؟ اصلا خودت فهمیدی چی گفتی؟ پیشابی و فراگشت و فروگشت، این خزعبلات چیه، اینا رو از کجات درآوردی؟
    با عصبانیت فریاد زدم:
    – چی می گی آقای دکتر، من نفر اول ” برد ” هستم، خب اینا رو از کتابام خوندم، از خودم نمی گم که؟
    دکتر ایرانی که قدی کوتاه و موهایی بلندی داشت دستی به گره کراواتش زد و گفت:
    – پسر خوب، واسه من لات بازی در نیارا، بچه کجای ایرانی؟ من رشتی ام و بچه لب آب، زرجوب، صیقلان، بگو تو بچه کجایی جوجه ، میام بالا خفتت می کنما، نگاه به اسم دکتر من هم نکن، کدوم برد، کدوم آش، کدوم کشک، بابا تو دور روز دیگه از این خرابشده می ری، من میمونم با دانشگاههای جهان که همه منو به نام یه ایرانی می شناسن ،این اراجیف چیه، پاشو بیا پایین تا بیشتر از این گندش درنیومده!
    با نگرانی نگاهی به تعداد زیاد میکروفن های روی تریبون انداختم و دوربین های شبکه های علمی جهان که یکی یکی از من دور می شدند تا تصویر و حرفهای آن یکی پزشک ایرانی را ضبط کنند.
    – ولی آقای دکتر من که از خودم چیزی نگفتم، اینا واژه های جدید کتابای درسی ما هستند که معادل سازی شدند.
    دکتر چشمانش را گرد کرد، سرش را جلو آورد و یکی از گوشهایش را طرفم گرفت و با تمسخر پرسید:
    – چی چی سازی کردند؟
    – معادل سازی آقای دکتر،همون ترجمه، چه می دونم بومی سازی!
    دکتر با عصبانیت بیشتر فریاد زد:
    – معادل سازی شدن؟ معادل سازی چیه، ترجمه چی، کدوم دانایی این کارو کرده، مگه واژه های استاندارد علمی و بین المللی که همه ی کشورهای جهان ناچارا اونا رو استفاده کنند قابل ترجمه هستند؟ مگه هر چیزی رو میشه ترجمه کرد،اگر اینطور بود که ما نمازم فارسی میخوندیم دیگه؟
    همه به حالت خنده و شوخی ما را نگاه می کردند و لحظه ای خوشحال شدم که این جماعت علمی عالم چیزی از دعوای دکتر چاله میدانی با من را نمی فهمند.
    – والا استاد بنده بی تقصیرم، من تا کلاس پنجم واژه ها رو علمی و بین المللی یاد گرفتم، از کلاس ششم به طور ملایم با چنین واژه هایی آشنا شدم و از کلاس دهم دیگه به طرز عجیب و با شدت فراوان همه ی واژه ها رو فارسی درس گرفتم که این شد و خودمم قاطی کردم.الانم میدونم با این فشارها موضوع به حالت قبلی خودش بر می گرده و معلوم نیست اونوقت من چه خاکی باید تو سرم بریزم و تکلیف عمر من که با این کلمات بی معنی گذشته چی می شه؟
    دکتر که از خندیدن زیاد در حال ریسه رفتن بود حرفم را قطع کرد و گفت:
    – حالا بیا تا ننداختنت پایین،بیا بریم بیرون، اینجا آبرومون میره، بیا عزیزم، بیا که آبروی هرچی ایرانی رو بردی!

    همه می خندیدند و باز مرا نشان می دادند. انگار چاره ای نبود و باید محل تریبون را ترک می کردم.در حال جمع و جور کردن اوراق سخنرانی و گذاشتن آنها داخل پوشه پلاستیکی بودم که دو نفر را با لباس فرم، اتیکت نگهبانی و آرم دانشگاه لوزان سوئیس در طرفینم حس کردم که با احترام و به زبان اصلی از من خواستند هرچه زودتر آنجا را ترک کنم. به همان زبان علت را جویا شدم که یکی جواب داد تمام دانشگاههای جهان که به شکل ویدئو کنفرانس در حال رصد مطالب این همایش هستند اعتراض کرده اند که حتی یک کلمه ازمقاله ام را نفهمیده اند و مترجمان درجه یک هم که کنارشان قرار دارند متوجه هیچکدام از اصطلاحاتم نشده اند.
    با هر ترفندی بود مرا به طرز فجیعی از تریبون جدا کردند و با لباس های پاره در حالیکه پیراهنم را وارد شلوارم می کردم همراه پزشک ایرانی از سالن خارج شدیم.
    دکتر که سرتاپایم را برانداز می کرد دوباره شروع به خندیدن کرد و گفت:
    – موهاتو مرتب کن، پای چشت کبود شده، اون نگهبان فیلیپینی بد لگدی زد زیر شکمت، خب حقم داشت بنده خدا، چی چی بود اینا که می گفتی، جون مادرت یه بار دیگه بخونش بخندیم. سپس آهی کشید و با خاراندن پس سرش گفت:
    – یادش به خیر، منو یاد وطنم انداختی پسر، یاد محلمون سرچشمه، یادش به خیر باقالی خورشت با تازه ترب و ماهی دودی!
    هنوز در حال مرتب کردن لباسهایم بودم و بدون توجه به حرف های دکتر – که نمی دانستم این چه ادبیاتی از طرف یک پزشک بین المللی است – بالاخره جواب دادم:
    – حوصله ندارم آقای دکتر، من سالها واسه شرکت در چنین همایش معتبری درس خوندم و لحظه شماری کردم، الان…
    دکتر هم آرام گرفت و بالاخره با جدیت بیشتری ادامه داد:
    – ببین دکتر جوان، زبان علمی در همه ی کشورهای دنیا مشترکه و هیچ کشوری این چیزا رو معادل سازی نمیکنه ،اساتید و معلم هایی که از دیرباز با این واژه ها عادت کردن به سردرگمی می رسن، ترجمه ای که هیچ وقت بار معنایی واژه های کارشناسی رو نمی رسونه و اصلا مضحک میشه، شما با این کلمات بچه گانه از تحقیقات موجود در کتب دانشگاهی جهان بی بهره موندین و جستجوگرهای اینترنتی مانند گوگل، بینگ، یاهو و غیره هم هیچ کمکی به شما نمی کنند. در هر صورت از کاروان علمی جهان فاصله گرفتین و دیوارهای بزرگی بین نسل شما و نسل علمی قدیم در کشور ما ایجاد شده، طوری که اگر از نسل شما استادانی پرورش پیدا کنند به درد هیچ کجای عالم نمی خورند.
    من هم آهی کشیدم و در حالیکه تمام خاطرات آن سالهای ” دراز آهنگ ” زحمت و مطالعه از جلوی چشمانم رژه می رفتند حسرت حضور در همایش را می خوردم.
    – استاد زیر شکمم درد میکنه، نمی دونم از استرس اتفاقاتی هست که الان پیش اومد،از لگد اون نگهبان یا اینکه ممکنه از ” آویز آماسم ” باشه؟
    دکتر خوش خنده دوباره شروع به خندیدن بلند بالایی کرد و وقتی دستم را روی محل دردم دید به زحمت قهقه اش را کم کرد و گفت:
    – الهی! عزیزم دلم برات می سوزه پسر،آخه تو چقدر معصومی، واقعا متاسفم ، یعنی تو به آپاندیس میگی ” آویز آماس”؟ خب اینجا بترکی کسی نمی فهمه تو زبون بسته چته، مگر اینکه جاشو نشون بدی، تازه تو دکتر تراز اول مملکتی ارواح عمه ات که به چنین سطحی از همایش های بین المللی فرستادنت.
    – دکتر حالا اینا رو ول کن ،بگو من چکار کنم،هیچ جایی رو بلد نیستم، تراگذریم در دناک شده انگار!
    – ول کن بابا،نمیخواد از این کلمات خنده دار بی معنی بگی، اینجا به ما می خندن، آبروی هرچی ایرانی رو می بری.بیا بریم خودم عملت می کنم، البته اگه آپاندیس باشه.
    بدون شرح: لطفا شما قضاوت کنید که با ادامه چنین وضعی، اوضاع علمی کشورمان در چند سال دیگر به کجا خواهد رسید و آیا چنین اوضاعی نوعی جنگ نرم علیه دانش و فرزندان این مرز بوم نیست که رهبر فرزانه نظام نیز شدیدا موارد آنرا گوشزد می کنند.آیا به نظر شما چنین روش مضحکی در جهت بومی سازی علم در کشورمان است یا آنکه دلیل آن وجود برخی افراد ناآگاه در بدنه کارشناسی آموزش و پرورش است و سوال آخر آنکه چنانچه این روش کاملا غلط متوقف شود تکلیف دانش آموزانی که قسمتی از سالهای آموختن خود را با این واژه های بی معنی سپری کرده اند چیست، با این سردرگمی های بی پایان چه کنند و چه کسی پاسخ سرگردانی آنها و خانواده هایشان را می دهد؟

    نمونه ای از واژه های جدید:
    میتوکندری: راکیزه- کروموزوم: فام تن – فتوسنتز: فروغ آمایی – آپاندیس: آویزه – آویز آماس: آپاندیسیت یا عفونت آپاندیس – آنابولیسم: فراگشت – کاتابولیسم: فروگشت – متابولیسم: دگر گشت – آنتی دیورتیک: پاد پیشابی – دیاپدز: تراگذری – اپی گلوت: برچاکنای – واکوئل: کریچه – اگزوسیتوز: برون رانی گلومرول : کلافک – هماتوکریت: خون بهر – لیزوزوم: کافنده تن – میوگراف: ماهیچه نگار

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.