×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر

ناصر ایمانی از تحلیلگران مسائل سیاسی در جریان اصولگرا و علی صوفی فعال اصلاح طلب گیلانی در موضوع واکاوی تندروی سیاسی و راهکار تعدیل آن،در قالب مناظره‌ای تلگرامی به طرح بحث و نقد دیدگاه‌های یکدیگر پرداختند.

مناظره علی صوفی با ناصر ایمانی - ایمانی: اتهام تندروی به اصولگراها نمی‌چسبد | صوفی: پس کفن پوشان تجمع کننده علیه اصلاحات، که بودند؟ - علی صوفی

تندروی سیاسی تعبیری است که هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب در مقاطعی برای نقد یکدیگر از آن استفاده کردند. این موضوع، محور مناظره‎ای آنلاین میان ناصر ایمانی و علی صوفی در خبرآنلاین بود تا به نقد تندروی سیاسی بپردازند.
تندروی سیاسی فارغ از هر مصداقی، نه خوشایند مردم و نه فعالین راستین عرصه سیاست است، حتی گروه‌ها و مجموعه‌هایی که مصداق بارز تندروی محسوب می‌شوند نیز تلاش می کنند با مواضع و کارهای به ظاهر منطقی این برچسب را از خود دور کنند. زیرا حضور و بقای هر گروه سیاسی در قدرت نیازمند پشتوانه عمومی مردمی است.

ناصر ایمانی از تحلیلگران مسائل سیاسی در جریان اصولگرا و علی صوفی فعال اصلاح طلب گیلانی در موضوع واکاوی تندروی سیاسی و راهکار تعدیل آن، مهمان خبرگزاری خبرآنلاین بودند و در قالب مناظره‌ای تلگرامی به طرح بحث و نقد دیدگاه‌های یکدیگر پرداختند.

ناصر ایمانی معتقد بود تندروی سیاسی را بعد از انقلاب جریان چپ خط امامی آغاز کرد و تداوم این رویکرد به کودتای جمهوری‌خواهی در دهه ۷۰ انجامید اما علی صوفی ریشه تندروی را برآمده از تفکرات جناح راست در اوایل انقلاب می‌داند که به حکومت اسلامی اعتقاد داشت و رأی مردم را امری تزئینی در حکومت تلقی می کرد.

اهم بخش های مناظره تلگرامی ناصر ایمانی و علی صوفی را در ادامه بخوانید:

صوفی:جریانی که برای دولت ‌آقای خاتمی هر ۹ روز یک بحران ایجاد می کرد و برای تخریب آقای روحانی، اتاق فکر تشکیل می داد، فکر می کنم جریان ناشناخته ای نیست و جریانی که دقیقا منتسب به اصولگراها هست و این تندروی ها را اصولگراها نمی توانند به آقای احمدی نژاد و دوره ایشان منتسب کنند بلکه هر زمان که در صحنه انتخابات شکست خوردند، ‌سعی کردند با استفاده از این ابزار جبران آن شکست را کنند و در جریان همین انتخابات سال ۹۶ هم دیدیم که بعد از انتخابات چه برخوردهایی با آقای رئیس جمهور صورت گرفت.

* جریان چپ حتی در مجلس سوم هم با حضور حضرت امام که به شدت معتقد به انتخابات آزاد بود،‌ از ابزار قدرتی برخوردار نبود که از آن ابزارها استفاده کند و بخواهد روی کار بیاید اما مجلس چهارم با استفاده از ابزارهای قدرتی شکل گرفت. البته نه اینکه مردم پای صندوقهای رای نیامده باشند اما مردم دیگر حق انتخابی نداشتند و جریان چپ اعلام کرد که ما کاندیدا نداریم و فقط رای می دهیم چون تمام چهره های شاخص آن جریان را رد کرده بودند.

*بهتر است که به وجود تندروی در هر دو جریان اعتراف کنیم و قبول داشته باشیم که تندروی هایی در هر دو جریان وجود داشته است.

*مصادیق افراطی گری را به طور کلی می توانیم در بین اصولگرایان تمامیت خواهان و غیرمعابان بنامیم و البته می توان جزئی تر هم بیان کرد.

*منشا تندروی در جمهوری اسلامی از همان طرح جمهوری اسلامی شروع شد. نظر امام بر این بود که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد اما دوستان ما در طرف اصولگرایان یا همان جریان راست سابق، نظرشان به حکومت اسلامی بود و نه جمهوری اسلامی. کمااینکه الان هم همین نظر مبنای تفکر تندروهای اصولگراست که آنها قائل به این نیستند که نظام باید جمهوری باشد.

ایمانی: چنانچه کسی بخواهد به بخشی از اصولگرایان تندرو بگوید، آن کس اصلاح طلبان نیستند چون اصلاح طلبان اصلا در این زمینه سابقه خوشی ندارند اما من فکر می کنم که این مقدار تندروی در برخی از طیفهای اصولگرا را به سادگی می توان حل کرد منتها این کار از عمدا اصلاح طلبان تا الان نخواستند انجام دهند.

*از سالهای ۶۳ و ۶۴ با یک جریان تندرو مواجه شدیم که در داخل جناح چپ آن زمان بود، تندروی این جریان رادیکالیسم تا حدود سالهای ۷۰ به طول انجامید. این رادیکالیسم در مجلس سوم و در جریان خط امامی بود که اتهامات بسیار زیادی مثل اسلام آمریکایی را به جریان مقابل می زد، این جریان در آن زمان تندروی را در کشور آغاز کرد و منشا سیاسی داشت و می خواست با تمامیت خواهی کامل قدرت را قبضه کند.

* یک رادیکالیسمی داخل جریان اصولگرا بوجود آمد که عمدتا در دولت دوم آقای احمدی نژاد بود، اینهم از جریان اصولگرا نبود. همچنان که جریان اصولگرا در دولت دوم آقای احمدی نژاد به شدت روبه روی آقای احمدی نژاد ایستاد. یعنی به محض اینکه یک جریان افراطی را مشاهده کرد که انتصابش می تواند به اصولگرایان باشد بلافاصله در مقابلش ایستاد و برخوردهای تندی که اصولگرایان در دولت آقای احمدی نژاد با ایشان داشتند را فکر نمی کنم آقای صوفی فراموش کرده باشند، مگر اینکه کسی بخواهد خودش را به تغافل بزند.

*بخشی از جریان اصلاح طلب اساسا استحاله فکری شدند. یعنی مبانی نظری شان به طور کامل از مبانی نظری مرحوم امام، انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی فاصله گرفت. اینها اساسا اعتقادی به اسلامیت نظام و حاکمیت اسلام به طور مطلق نداشتند و نگاهشان صرفا براساس جمهوریت بود. یعنی در واقع نوعی کودتای جمهوریخواهی به لحاظ ایدئولوژیک در کشور راه انداختند و منجر به یک رادیکالیسم بسیار شدید و تند در داخل کشور شد که البته بخشی از این افراد در سالهای بعد از کشور خارج شدند و در خارج از کشور الان در رسانه های خارجی یا به عنوان فعالیت سیاسی همان خط را پیگیری می کنند.

*بعد از آن به سالهای دولت اصلاحات رسیدیم که رادیکالیسم ایدئولوژیک به صورت افسارگسیخته ای در کشور رشد و نمو پیدا کرد. اینها تا پایان دولت اصلاحات وجود داشت. بعد از آن، به خاطر تندروی هایی که داشتند از مناصب قدرت حذف شدند و اینکه آقای صوفی مطرح می کند هر موقع که اصلاح طلبان بیایند یعنی مردم به صحنه آمدند و هرموقع اصلاح طلب نیامدند یعنی مردم نیامدند، مغالطه است. گفتن این حرفها صحیح نیست و به معنای این است که مردمی که به غیر اصلاح طلبان رای دادند، مردم نبودند.

منبع: خبرآنلاین

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.